اعتیاد میتواند اشکال مختلفی نظیر: موادمخدر، الکل، قمار و غیره داشته باشد. البته ناگفته نماند که حتی شکلات نیز میتواند موجب اعتیاد شود. بنابراین از آنجایی که مواد انتخابی یک فرد معتاد متفاوت هستند درنتیجه علل اعتیاد هم از لحاظ فیزیولوژیکی (جسمانی) و هم از لحاظ محیطی میتواند متفاوت باشد. تقریبا ۶۰% از افراد حداقل یک نمونه مواد را در زندگی خود تجربه میکنند و ۳۲% در تمام مدت زندگی خود مواد مصرف میکنند. اما سوال اینجاست که آیا عوامل فیزیولوژیکی خاصی وجود دارد که موجب وابستگی بیشتر یک فرد به مواد شود؟ هیچ عاملی به تنهایی نمیتواند پیشبینی کند که آیا یک فرد به موادمخدر معتاد خواهد شد یا خیر. خطر اعتیاد در یک فرد به عوامل مختلفی نظیر بیولوژی، محیط اجتماعی، سن یا مرحله رشد بستگی دارد. هرچه عوامل خطرزا در یک فرد بیشتر باشد طبیعتا احتمال اینکه مصرف مواد منجربه اعتیاد او شود بیشتر خواهد بود.
عوامل روانشناختی، بیولوژیکی، اجتماعی و فیزیولوژیکی ممکن است همه در اعتیاد یا عدم اعتیاد یک فرد به موادمخدر و الکل نقش مهمی را ایفا کنند. سابقه خانوادگی سوء مصرف مواد میتواند فرد را بیشتر در معرض اعتیاد قرار دهد. از طرفی عوامل اجتماعی نظیر فشار یا تحریک همسالان و سهولت دستیابی به مواد نیز ممکن است احتمال اعتیاد و وابستگی به مواد و الکل را افزایش دهد. علاوهبر این، هنگامی که میزان مصرف مواد در فردی افزایش مییابد این امر اغلب منجربه تغییرات فیزیولوژیکی و وابستگی فیزیکی او به مواد می شود. چنین فردی برای پیشگیری از علائم خماری مجبور میشود مواد را بهصورت مداوم مصرف نماید.
کلینیک ترک اعتیاد دکتر استکی با سالها تجربه و تخصص در زمینه درمان مشکلات اعتیادی آماده ارائه خدمات مشاوره و درمان دراین زمینه میباشد. لطفا جهت کسب اطلاعات بیشتر و رزرو نوبت با ما تماس حاصل فرمایید.
۵ عامل که از لحاظ جسمانی شما را درمعرض اعتیاد قرار میدهند
عامل اعتیاد به مواد مخدر شامل چندین مورد میشوند که فرد را از نظر جسمانی در معرض معتاد شدن قرار می دهند از جمله:
ژنتیک
با وجود اینکه ارتباط بین ژنتیک و اعتیاد یکی از موضوعات مهم است اما مطالعات نشان دادهاند که تنها ۴۰ تا ۶۰ درصد از زمینهی اعتیاد ناشی از ژنتیک است. گرچه هیچ ژنی به عنوان ژن اعتیاد شناخته نشده اما مطالعات حاکی از آن است، افرادی که اعتیاد دارند کودکانشان نیز بیشتر در معرض خطر اعتیاد قرار میگیرند. ژنتیک یک اصطلاح گسترده است و شامل ژنهای است که در طول نسل از والدین به کودک منتقل میشود. بنابراین افرادی که اعتیاد دارند کودکانشان در مقایسه با کودکان والدین غیرمعتاد بیشتر در معرض خطر اعتیاد قرار دارند. درحال حاضر متخصصین اعتیاد با تحقیقاتی که روی افراد معتاد انجام میدهند با امید یافتن ژنهایی که بهطور مستقیم با اعتیاد ارتباط دارد به تجزیه و تحلیل رابطه بین ژنتیک و اعتیاد میپردازند. در حال حاضر، مطالعاتی که درباره رابطه ژنتیک و عوامل دیگر نظیر تشخیص همزمان بیماری روانی انجام میشوند موجب درک بهتر این موضوع میشود.
بیماری روانی کوموربید
تحقیقات حاکی از آن است که در بین بیماریهای روانشناختی که اغلب با اعتیاد همراه هستند اختلال دوقطبی از شایعترین آنها است که اغلب بعد از بیماری پی تی اس دی یا اختلال استرسی پس از آسیب روانی (PTSD) و اختلال افسردگی حاد رخ میدهد. تحقیقات نشان دادهاند، بسیاری از افرادی که ازالکل و موادمخدر استفاده میکنند دچار بیماری روحی و روانی نیز هستند و بالعکس. مطالعات همواره دلالت بر این دارند، افرادی که دچار اختلالات روانی هستند حداقل ۲ برابر بیشتر از افراد دیگر از اختلال مصرف مواد رنج میبرند. وجود دو اختلال که بهطور همرمان در یک فرد وجود دارد را اصطلاحا کوموبیدیتی (همزمان) مینامند. اما با این وجود رابطهی پیشبینی نشدهی بین اعتیاد و اختلال روانی بسیار پیچیده است. این مساله نیز همانند معمای پیچیده مرغ و تخم مرغ، موجب شده محققان در مورد اینکه آیا سوء مصرف مواد موجب اختلال روانی میشود یا اختلال روانی منجربه سوء مصرف مواد میشود اختلاف نظر داشته باشند. علاوهبر این بسیاری از افرادی که از بیماری روحی روانی رنج میبرند بیشتر ترجیح میدهند خوددرمانی کنند. اما با این وجود در عوامل خطرزای سوء مصرف موادمخدر و اختلال روانی تداخلات زیادی وجود دارد.
سیستم پاداش: شیمی مغز و انتقال دهندههای عصبی
در مرکز مغز، در هر نیمکره، دو توده از سلولهای عصبی وجود دارد که نوکلئوس آکومبنس (هستهی جانبی) نامیده میشوند. هنگام خوردن، برقراری رابطه جنسی و مشارکت در هر فعالیتی که موجب زنده ماندن میشود این منطقه از مغز پر از انتقال دهنده عصبی معروف به دوپامین شده و موجب لذت بردن از فعالیت میشود. افرادی که سطح دوپامین مغز آنها بهطور طبیعی پایین است بیشتر در معرض اعتیاد و مصرف مواد هستند چراکه الکل و موادمخدر با افزایش غیرطبیعی سطح دوپامین احساس لذت را ایجاد میکند. هنگامی که یک فرد همچنان به مصرف مواد ادامه میدهد افزایش ناگهانی دوپامین در مغز او موجب اختلال در عملکرد مغز شده و درنتیجه تولید دوپامین مغز به تدریج کاهش مییابد. این واکنش شیمیایی به مواد که بهطور مکرر در بدن رخ میدهد به دلیل کمبود شدید دوپامین موجب وابستگی فیزیکی فرد به مواد میشود. افرادی که سطح دوپامین مغز آنها بهطور طبیعی پایین است بیشتر در معرض اعتیاد و مصرف مواد قرار دارند چراکه الکل و موادمخدر موجب افزایش غیرطبیعی سطح دوپامین شده و احساس لذت را ایجاد میکند. به همین ترتیب محققان اخیرا به این نتیجه رسیدند که کمبود سروتونین ناشی از افسردگی، اضطراب و اختلال وسواس میتواند خطر ابتلا به اعتیاد را ایجاد کند. اتانول، کانابینوئیدها، اپیوئیدها و داروهای روانگردان که خیلی از افراد از آنها برای خوددرمانی استفاده میکنند میتوانند سطح سروتونین کم بدن را بالا برده و خطر وابستگی فیزیکی را افزایش دهند.
اختلال حافظه
طبق مطالعات انجام شده، سیستمهای سلولی و سطوح رفتاری به گونهای با هم در تلاقی هستند که نشان میدهند اعتیاد موجب اختلال در عملکرد فرایند حافظه مغز است. با توجه به عواقب رفتارها، فرد یاد میگیرد به گونهای رفتار و عمل کند که پیشرفت و موفقیت او را در آینده به حداکثر برساند. مطالعات اخیر نشان میدهد، افرادی که مستعد ابتلا به اعتیاد هستند دچار اختلال در نحوه یادگیری رفتارها هستند. به عبارت دیگر، این قبیل افراد باید تلاش زیادی کنند تا بتوانند یک رفتار را بهطور کامل یاد بگیرند. سوء مصرف موادمخدر اشاره بر این دارد که برخی معتادان به یادگیری نشانه یا علائم انگیزیشی مرتبط با مصرف موادمخدر و الکل توجه بیشتر نشان میدهند.
جنسیت
با وجود این که شاید موضوع تاثیر جنسیت بر مصرف مواد بارزترین عامل جسمانی اعتیاد نباشد اما مطالعات حاکی از آن است که تفاوتهای قابل ملاحظهای در میزان اعتیاد زنان و مردان وجود دارد. درحقیقت این تفاوتها به قدری بزرگ هستند که نتایج مطالعات جاری به تکنیکهای جدید درمان ضمیمه شدهاند. دلیل اینکه زنان بیشتر درمعرض اعتیاد هستند این است که آنها بهطور طبیعی (اجتماعی) مستعد بیماریهای روانی بهویژه اختلالات روانی و اضطراب هستند. طبق ارزیابیهای به عمل آمده در سرتاسر دنیا، میزان اعتیاد مردان در مقایسه با زنان بیشتر و تقریبا ۲ به ۱ میباشد. با این وجود در پژوهشهای اخیر تفاوت کلیدی در اعتیاد بین مردان و زنان نشان داده شده است. طبق یکی از مطالعات، گرچه زنان در مقایسه با مردان مصرف مواد را با دوز کم شروع میکنند اما سریعتر از مردان به مواد اعتیاد پیدا میکنند. علاوهبر این احتمال بازگشت زنان به اعتیاد بیشتر از مردان است.
سوالات رایج
هنگامی که مواد اعتیادآور بهطور مکرر مصرف میشوند تحمل بدن نسبت به مواد افزایش یافته و به تدریج برای اینکه بدن بتواند همان تاثیرات را بدست بیاورید به میزان بیشتری از مواد نیاز خواهد داشت. افزایش دوز مواد موجب میشود بدن به مواد وابستگی پیدا کند و آن را جایگزین مواد شیمایی طبیعی بکند که بهطور معمول تولید میشوند. هنگامی که چنین الگویی در طول زمان تکرار میشود بدن و ذهن فرد به تدریج درگیر اعتیاد میشود. اگر افراد معتاد نتوانند مواد پیدا کنند یا دچار علائم خماری شوند بدن به مواد هریستر خواهد شد. در چنین شرایطی اگر فرد مواد اعتیادآور مصرف نکند دچار علائمی نظیر افسردگی، خستگی مفرط، اضطراب و شرایط مشابه خواهد شد. این تغییرات همانند مصرف مواد اکسی کودون، کراک، کوکائین، متامفتامین یا اکستازی میتوانند خیلی سریع یا همانند مصرف الکل و ماریجوانا بهکندی رخ دهند.
هیچ کس دوست ندارد معتاد شود. مهم نیست که یک معتاد به زبان چه میگوید اما مسلما از ته قلبش آرزو دارد که دوباره پاک شود و بدون مواد زندگی کند. یک فرد معتاد ممکن است آسیبی را که به بدن خود وارد میکند را درک کند و دوست داشته باشد که پاک و عاری از مواد باشد اما درحقیقت قادر نیست بر اعتیاد، افسردگی و ولع شدیدی که به دلیل مصرف مواد در او ایجاد شده غلبه کند. اما سناریوی دیگری نیز وجود دارد که در مورد معکوس میتواند رخ دهد. یک فرد معتاد معمولا احساس میکند که تنها از طریق مصرف زیاد مواد میتواند بهطور طبیعی زندگی کند، فکر کند یا احساس خوبی در زندگی داشته باشد. هنگامی که فرد تلاش مضاعف میکند که به مصرف مواد ادامه دهد، ممکن است سعی کند که اطرافیان خود را فریب بدهد یا حرف هایی که آن ها دوست دارند را بزند تا او را تنها و به حال خود بگذارند. اما حتی همین فرد اگر بتواند با خود کاملا صادق باشد طبیعتا میتواند پاک و بدون مواد زندگی کند.
باید گفت که صحبت کردن درباره مواد و الکل با کودکان هیچ وقت خیلی زود نیست. والدین نقش مهمی را در ارایه اطلاعات درباره مصرف موادمخدر و الکل ایفا میکنند. مطالعات نشان دادهاند، کودکانی که از والدین خود اطلاعات زیادی را درباره خطرات مصرف مواد و الکل کسب میکنند ۵۰% کمتر درمعرض اعتیاد و مصرف مواد قرار میگیرند. نوشیدن الکل و حتی زمان شروع این کار در نوجوانان نیز تحت تاثیر والدین است. مصلحت اندیشی والدین درباره اینکه نوجوانان در خانه الکل بنوشند و همچنین نحوه نوشیدن خود آنها همه از نکات مهمی هستند که در اعتیاد نوجوانان تاثیرگذار هستند.
وقتی مشکل اعتیاد در خانواده وجود داشته باشد هر فردی تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. اما نکته مهمی که باید بدانیم این است که چگونه ممکن است هر یک از اعضای خانواده با رفتارهای ناسالم خانواده مقابله کنند. علاوهبر این کودکانی که والدین معتاد به الکل و مواد دارند در مقایسه با تمام کودکان دیگر به دلیل عوامل ژنتیکی و محیط خانوادگی بیشتر درمعرض خطر هستند. بنابراین بهتر است درباره اعتیاد و وابستگی به مواد اطلاعات و دانش لازم را کسب کنیم و درباره خطرات مصرف الکل، موادمخدر و عوامل خطرزای آنها صادقانه با فرزندان خود صحبت کنیم.
پاسخ این سوال کاملا ساده و واضح است. اگر درحال حاضر نگران اعتیاد فرزند خود هستید الان وقتش است که تقاضای کمک کنید نه بعدها. ممکن است شرکت کردن در انجمنهای النان و نارانان (خانوادهها و دوستان معتادین با الکل و موادمخدر) و همچنین جلسات عمومی معتادین و الکلیهای گمنام (برنامه مختص افرادی که ممکن است مشکل اعتیاد به الکل یا مواد داشته باشند) مفید و موثر باشد. با شنیدن تجارب افرادی که مشکلات خانوادگی مشابه شما را داشتند میتوانید اطلاعات زیادی را کسب کنید. با شنیدن درد و دل صادقانه افراد معتاد به الکل و موادمخدر و اینکه چگونه به دام اعتیاد افتادند و چطور بهبود یافتند میتوانید دانش خود را درباره اعتیاد به مواد و الکل افزایش دهید.
درمان اعتیاد به مواد میتواند خیلی موثر باشد اما یک خانواده برای اینکه بتوانند بهترین فرصت بازیابی و بهبود را فراهم کنند باید با دقت برای درمان برنامهریزی کنند. سرعت ترک اعتیاد به خود فرد بستگی دارد. این بدین معناست که تکمیل دوره بازیابی شخصی است و معمولا ۱۰ تا ۱۲ هفته طول میکشد. در برنامه ترک اعتیاد، ۳ عامل گناه، افسردگی و ولع که موجب میشود انسان به دام اعتیاد بیافتد به طور کامل مورد بررسی قرار میگیرد. برنامه ترک اعتیاد، راه حلهای رفع این عوامل را فراهم کرده و با آموزش مهارتهای زندگی کمک میکند تا هر یک از افراد بتوانند تصمیمات مثبتی بگیرند و بدون مواد زندگی کنند.
هنگامی که خانوادهها طرح توانبخشی اعتیاد به الکل و موادمخدر را انتخاب میکنند به دو طریق میتوانند به فرد معتادی که دوست ندارد ترک کند کمک کنند تا به مراکز توانبخشی و ترک اعتیاد برود. اولین گام همکاری با مشاورین پذیرش است که احساس فرد معتاد را درک میکنند. این افراد ممکن است راههای مقابله با مقاومت فرد معتاد را بدانند و بتوانند خانواده او را راهنمایی یا هدایت کنند. اگر این مرحله با شکست مواجه شود، مشاورین به سراغ افرادی میروند که میتوانند به افراد معتاد کمک کنند تا تصمیم درست و مثبتی بگیرند. این نوع مداخله و میانجیگری اصلا شبیه جلسات گروهی که در تلویزیون مشاهده میشود نیست و درحقیقت تمایل ذاتی و درونی فرد معتاد را به ترک مواد و پاکی تحریک میکند.
“کپی فقط با ذکر منبع و لینک بلامانع است”